نویسنده این مقاله کوشیده است با اهتمام به سیره آن حضرت در دوران غیبت و در پرتو روایات و احادیث، به معنا و حقیقت غیبت بپردازد.
بتول توران
گاهی کلمه«غیب»و بیشتر کلمه «غیبت» (که در ریشه به یک معنی هستند) به انبیا و اولیای الهی اضافه میشود و گفته میشود:غیبت نبی یا وصی خدا. غیبت در این موارد به معنای پنهان بودن آن نبی و یا ولی از انظار عموم مردم است؛ یعنی مردم عاجز از دیدار او هستند.
این عجز یا به علت دور از دسترس بودن او است یا اراده خداوند متعال به سلب قدرت از دیدگان مردم عادی از دیدن او تعلق گرفته و یا اینکه او را میبینند، ولی نمیشناسند. به هر حال از دیدگاه عموم، آن شخص غایب است، گرچه این غیبت از جهت عدم قدرت بر شناخت آن نبی و ولی خدا باشد.
غایب بودن امام زمان به چه معناست؟ به نظر میرسد که غیبت امام زمان بیشتر به معنای ناشناس بودن و مخفی بودن محل زندگانی او است. بنابراین دیدن آن حضرت امکان دارد، ولی شخصیت حقیقی و عنوان و نام واقعیاش پنهان است؛ یعنی در زمان غیبت گرچه ممکن است، مردم حضرتش را ببینند، اما او را نمیشناسند. طبق برخی احادیث حضور هرساله حضرت در مراسم حج به این گونه است(1).
سیره امام مهدی (علیهالسلام) در دوران غیبت
براساس آموزهها، هدف اساسی آفرینش انسان وبعثت انبیا و نصب امامان، تکامل بخشیدن به انسانها در تمام ابعاد وجودی آنان است. این هدف با جبر واکراه تحقق نمییابد، بلکه اساس وشالوده این حرکت الهی بر پایه اختیار وحسن انتخاب خود مردم نهاده شده است. بنابراین آنچه خداوند «حکیم» انجام میدهد، عبارت است از فراهم کردن تمامی مقدمات و شرایط این تکامل.
از جمله مهمترین شرایط این تکامل عبارت است از وجود راهبری معصوم در هر عصر و زمان تا طالبان حقیقت را مشعل هدایت باشد وتشنگان معرفت را از منبع فیض الهی سیراب کند.
از سوی دیگر وجود راهبر معصوم،اتمام حجتی است از طرف خدا بر بشریت تا هیچکس نتواند ادعا کند که برای طی طریق حقیقت و رسیدن به کمال انسانیت، فاقد راهبر الهی بودهاست.
امام معصوم حتی اگر اکثریت بشریت از او اعراض کرده باشندـ براساس ظرفیتها و شرایط موجود به فراهم کردن شرایط لازم برای رسیدن به هدف نهایی رسالت یعنی غلبه دین حق بر سایر ادیان میپردازد و بر این اساس میتوانیم سیره امام مهدی (ع) رادر زمان غیبت صغرا با مطالعه توقیعات صادره از آن حضرت بررسی و تعامل آن حضرت با شیعیان را در طول غیبت صغرا در امور ذیل خلاصه کنیم:
1 – اثبات وجود و امامت خود و تحکیم ایمان مومنان به وجود وحقانیت خود؛
2 - بیان معارف اسلامی موردنیاز جامعه اسلامی؛
3 – حفظ جامعه مومنان از متلاشی شدن در شرایط بحرانی؛
4 - برقراری ارتباط با مومنان و پیروان و قضای حوائج و حل مشکلات آنان؛
5 – تعیین سفیران و وکیلان و تحکیم نظام نیابت، سفارت و وکالت برای انجام دادن برخی از شئون امامت از راه سفرا و نواب و وکلای خود؛
6 – مبارزه با مدعیان دروغین مهدویت و نیابت و وکالت امام زمان(ع)؛
7 - حضور مستمر در موسم حج؛
8 - سعی در فراهم کردن تمامی شرایط ظهور خود به گونهای که با اصل لزوم استتار و غیبت منافات نداشته باشد.
در روایات مربوط به امام زمان، دلایل یا علل متعددی برای غیبت آن حضرت ذکر شده است. این دلایل که ذیلا میآیند، منافاتی باهم ندارند بلکه هریک جنبهای از یک حقیقت را بیان میدارند.
حفظ جان امام
بررسی تاریخ زندگانی و فعالیت اهل بیت نشان میدهد که هریک از ایشان نقشی در صیانت از دین الهی و هدایت امت اسلام، به صراط مستقیم داشته اند. اما در میان ایشان تنها کسی که وظیفه ریشهکن کردن ظلم و جور و برقراری عدالت در سرتاسر گیتی را برعهده دارد، امام دوازدهم مهدی موعود است. این مطلب که او جهان را از ظلم و جور نجات خواهد داد بارها توسط پیامبر اکرم و اهل بیت(ع) بشارت داده شده، به طوری که دوستان و دشمنان، همگی از آن اطلاع دارند.
اگر چنین فردی با چنین خصوصیاتی مدتها قبل از فرا رسیدن موعد، در میان مردم دیده و شناخته میشد، قطعا زورمندان و ظالمان جهان از وجود او که داعیه برچیدن تمام حکومتها رادارد، احساس خطر میکردند و به هر طریق ممکن او را از سر راه برمیداشتند.شیخ طوسی بعد از بیان روایاتی چند درباره فلسفه غیبت مینویسد:«آن چه از اخبار درباره حکمت و فلسفه غیبت آمده است، مانند امتحان شیعه و غیره، حکمت و فلسفه غیبت نیست، بلکه به عنوان اثر و نتیجه غیبت برای شیعیان است، سبب و فلسفه غیبت همان ترس از شهادت اماممهدی به وسیله دشمنان است»(2).
آزمون الهی
یکی از علتهای غیبت، آزمایش مردم است. انسان از دوره بلوغ تا مرگ، همیشه درحال امتحان است.براساس نگرش ایمانی، مصائب و مشکلات، خوشیها و شادمانیها، امتحان است، ولی برمبنای روایات، امتحان در زمان غیبت حضرت مهدی از شدیدترین امتحانات است.
در کتاب «غیبت» شیخ طوسی، از حضرت صادق (ع) روایت شده است که فرمود:« به خدا قسم شما شیعیان همچون شیشه شکسته میشوید و شیشه را بعد از شکستن میتوان ذوب کرد و به صورت نخست برگرداند. به خدا قسم شما مانند سفال شکسته میشوید و سفال بعد از شکسته شدن دیگر به صورت اول برنمیگردد. به خدا قسم شما امتحان میشوید و غربال خواهید شد تا بندگان در غربال مانده و غیرنیکان بیرون بریزند چنانکه دانه تلخ از میان گندم جدا میشود»(3).
رهایی از بیعت ستمگران
یکی دیگر از حکمتهایی که در روایات برای غیبت امام مهدی (ع) بیان شده است، پرهیز از بیعت و سازش با حاکمان جور است. اگر آن حضرت پیش از رسیدن وقت، قیام و ظهور کند، ناچار است برای حفظ جان خود وشیعیانش در طول تاریخ حیات طولانی با استفاده از روش تقیه،حکومتهای غیر مشروع را در ظاهر به رسمیت بشناسد.
در حالی که استفاده از روش تقیه به رغم اینکه برای امامان قبلی جائز بود، با فلسفه وجودی امام مهدی (ع) سازگار نیست، کسی که آمده تا ظلم و جور را ریشهکن کند، چگونه میتواند برای مدتهای طولانی در زیر سایه ظلم و ظالمان زندگی کند و مشروعیت آن را بپذیرد، بنابراین امام مهدی (ع) غایب شد تا به هیچ ذلتی تن در ندهد و در برابر هیچ ظالمی سر فرو نیاورد و به پیمان هیچ حاکم غیر مشروعی گردن ننهد.
امام حسن مجتبی (ع) فرمود: «هریک از امامان (ع) در زمان خود بیعت گرفتهاند مگر امام مهدی (عج) که عیسی بن مریم به امامت آن حضرت نماز میگذارد. خداوند ولادت او رامخفی نگه داشت و برای او غیبتی در نظر گرفت تا زمانی که قیام میکند بیعت حاکمی برعهدهاش نباشد(4).
ستم پیشه بودن انسانها
اگر به رفتار و اعمالی که در زمان ائمه انجام گرفته، نظر کنیم، میبینیم که غیبت و اختفای امام مهدی (ع) در برابر فشارهای خلفا و پیروانشان بر امامان معصوم اجتنابناپذیر بوده است.فشارهای خلفا و اتباعشان از زمان امام جواد (ع) بیشتر شد. این فشارها در زمان امام یازدهم به اوج خود رسید.
در این هنگام خواست خداوند به غیبت امام مهدی(ع) تعلق گرفت. از سوی دیگر میبینیم این غیبت طولانی میشود، چون اکثریت مردم دنیا تحمل عدالت را ندارند و در جایی که منافعشان به خطر میافتد، حاضر نیستند از حق وحقیقت پیروی کنند. امیرالمومنین(ع) در مسجد کوفه فرمود:« زمین از حجت الهی خالی نمیماند، ولی خداوند به دلیل ستمپیشه بودن و زیادهروی انسانها، آنان را از وجود حجت خود محروم میسازد»(5).
تربیت یاران باوفا برای ظهور
یکی دیگر از فواید غیبت امام، تربیت یاران است. علاوه بر حضرت مهدی که رهبری و امامت را برعهده داراست، وجود یاران فداکار و مخلصی که نه سختیهای دوران ظهور وقیام و نه آسایش و رفاه دوران حاکمیت نتواند ایشان را از ایفای مسئولیتهای سنگین وانجام رسالت خویش بازدارد، ضروری است.
اما اگر یاران آن حضرت افرادی سست اراده و ضعیف الایمان باشند یا چنین حکومت جهانی تحقق نخواهد یافت و یا در صورت تحقق، با گذشت اندک زمانی دچار فساد و انحراف خواهد شد.
آمادگی فکری مردم جهان
برای برقراری و پایداری حکومت واحد جهانی توسط حضرت مهدی (ع)، باید قبلا مردم جهان آمادگی فکری لازم را کسب کنند. برای رسیدن به چنین آمادگی لازم است که جامعه بشری انواع حکومتهای مدعی برقراری عدل و داد و سعادت مردم، اعم از سلطنتی و دموکراتیک و غیره را تجربه کنند و عملا در یک قضاوت جمعی به این نتیجه برسند که چنین نظامهایی نمیتواند عدالت به معنای واقعی کلمه را برقرار و سعادت بشر را تأمین کنند
پانوشتها:
1 – در روایات متعدد به حضور همیشگی امام مهدی (عج) در موسم حج اشاره یا تصریح شده است: کمالالدین، ج 2، ص 440، منتخب الاثر، ص 252-255.
2 – الغیبه، شیخ طوسی، ص 203.
3 - بحارالانوار، ج 13، ص 858.
4 – بحارالانوار، ج 51، ص 132
5 – الغیبه، نعمانی، ص 141.